وقتیکه "هیچ بودگان هر چیز گردند "
على جوادى
وقتیکه "هیچ بودگان هر چیز گردند" این روزها گویای حال مردم بپاخواسته در تونس و مصر است. مردمیکه در ادبیات طبقات حاکم معمولا "هیچ بودگان"اند. و اگر بخواهیم گویاتر این تحقیر طبقاتی شان را بیان کنیم٬ باید "بی سر و پا" را جایگزین "هیچ بودگان" کرد. اما تاریخ از قرار در تونس و مصر ورق خورده است. زمانه تغییر کرده است. و این "هیچ بودگان" اکنون دارند "هر چیز" میگردند. دارند تاریخ را ورق میزنند. دارند عقربه های زمان را به جلو میبرند.
فرهنگ حاکم بر جامعه فرهنگ طبقات حاکم است و یک رکن این فرهنگ طبقاتی مشروعیت بخشیدن به موقعیت فرودست اکثریت عظیم توده های مردم در جامعه در اذهان خود این مردم و جامعه است. معمولا این فرودستی را به اشکال مختلف توجیه میکنند. نقش مذهب در تحکیم و تداوم حقارت و تسلیم به سرنوشت طبقاتی تعیین کننده است. از طرف دیگر فرهنگ ناسیونالیستی حاکم با "خلاقیتی" زمخت این وضعیت را ترسیم میکند. در فرهنگ ناسیونالیسم ایرانی "بی اصل و نسب" را نیز باید به "بی سر و پا" اضافه کرد.
اما این روزها اگر تلویزیون را روشن کنید شاهد صحنه های دیگری هستید. مفسرین و خبرنگارانی را مشاهده میکنید که تعبیر و تفسیر دیگری از این "هیچ بودگان" را ناچارا به نمایش میگذارند. این "هیچ بودگان" دارند جهت زندگی و روال تاکنونی که قدرتهای عظیم جهانی با صرف هزینه های میلیاردی و دهها ساله استوار کرده بودند در عرض چند روز بزرگترین قدرت منطقه ای و پایگاه آمریکا در کشورهای عرب زبان خاورمیانه در حال سقوط است. زمین را چنان بزیر پایشان به لرزه در آورده اند گویا که زلزله ای سیاسی حادث شده است. تمام قدرت و عظمت دستگاه سرکوب و بوروکراسی شان درمقابل قدرت خیزش مردم بی ارزش و حقیر شده است. اوضاع تماما خارج از اراده و کنترل آنها در حال حرکت است. مفسری این وضعیت را اینگونه تعبیر میکرد: اکنون در مصر مردم تاریخسازند !
و این تازه آغاز کار است. این دوران بیداری و اعمال اراده و قدرت توده های مردم است. دورانی است که سیاست توده ای و همه گیر میشود. زمین سیاست شخم میخورد. توقعات مردم از خود و زندگی بالا میرود. حتی اگر این توده عظیم مردم کار کن در مبارزات خود شکست بخورند. به تمامی اهدافشان دست پیدا نکنند٬ این واقعیت را نمیتوان تغییر داد. این دستاورد از مردم باز پس گرفتنی نیست.
این جامعه را با تمامی تناقضات طبقاتی و با فرهنگ طبقاتی اش باید زیر و رو کرد. بجای جامعه کهن و تناقضات طبقاتی اش به قول مانیفست کمونیست باید جهانی نو ساخت. بری از استثمار٬ نابرابری٬ تحقیر٬ ستم٬ سرکوب و فقر و فلاکت. بری از حقارت و فرودستی .
و چه کسی تصور میکرد این چنین به یکباره همه چیز دگرگون شود. زیبا و دیدنی است!
برخیز ای داغ لعنت خورده دنیای فقر و بندگی جوشیده خاطر ما را برده به جنگ مرگ و زندگی
باید از ریشه براندازیم کهنه جهان جور و بند وآنگه نوین جهانی سازیم هیچ بودگان هرچیز گردند
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
برما نبخشند فتح و شادی خدا، نه شه نه قهرمان با دست خود گیریم آزادی در پیکارهای بی امان
تا ظلم از عالم بروبیم نعمت خود آریم به کف دمیم آتش را و بکوبیم تا وقتیکه آهن گرم است
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
تنها ما توده جهانی، اردوی بیشمار کار داریم حقوق جهانبانی نه که خونخواران غدار
غرد وقتی رعد مرگ آور بر رهزنان و دژخیمان در این عالم بر ما سراسر تابد خورشید نور افشان
روز قطعی جدال است آخرین رزم ما انترناسیونال است نجات انسانها
***